به گزارش مشرق‌، عربستان سعودی بامداد روز پنجشنبه 6 فرودین(7 آوریل) عملیاتی را با عنوان طوفان قاطع درپی پیشروی نیروهای ارتش و انصارالله در یمن و عقب نشینی نیروهای طرفدار عبد ربه هادی منصور رئیس جمهور فراری یمن در شهر عدن آغاز کرد.

بلافاصله پس از آغاز این حمله تلویزیون العربیه مدعی شد که 10 کشور از جمله کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، پاکستان،الجزایر، اردن، ترکیه، مصر و سودان در این عملیات حضور داشتند و 185 جنگنده در حمله به یمن مشارکت کردند که 100 فروند آن سعودی ، 30 جنگنده اماراتی، 15 جنگنده بحرینی، 15 جنگنده کویتی و 10 جنگنده قطری و 6 جنگنده مغربی.

احمد العسیری در اولین نشست خبری به عنوان سخنگوی نیروهای متجاوز به یمن گفت: هدف از حملات نابودی حوثی‌ها و بازگرداندن حکومت «منصور هادی» در این کشور است

دو روز بعد هم سعودی الفصیل هم در اظهار نظری درباره عملیات هوایی علیه یمن تصریح کرد: عملیات «طوفان قاطع» تا زمانی که آرامش و امنیت و رئیس جمهور قانونی به یمن بازگردد، ادامه می‌یابد.

عربستان در طی 27 روز با انجام دادن 2415 حمله هوایی به یمن برای رسیدن به اهداف تعیین کرده خودشان تلاش کردند که بخش غم انگیز این تراژدی سعودی‌ها آنجا بود که بیش از 3 هزار نفر در حملات هوایی کشته و زخمی شدند.

عربستان نه تنها نتوانست منصور هادی را به یمن بازگرداند بلکه حتی نتوانست مانع پیشروی کمیته‌های مردمی در برابر نیروهای اقلاعده و طرفداران عبد ربه منصور هادی شود.

سرانجام شب گذشته سعودی‌ها اعلام کردند که حملاتشان پس از رسیدن به اهداف مد نظر پایان یافته و عملیات طوفان قاطع به شکل موفقیت آمیز انجام شد اما این سوال برای افکار عمومی مطرح است که آیا سعودی‌ها واقعا برنده این نبرد بودند؟

آنگونه که سخنگوی ائتلاف تحت رهبری عربستان مدعی شد، عربستان انبارهای سلاح و موشک انصارالله را هدف قرار داد و نابود کرد و تهدید از مرزهای عربستان رفع شد؛ اما آیا این همان اهدافی بود کهخ عربستان برای آن حاضر شده بود یمن را بمباران کند؟

حالا انصارالله به عنوان اصلی‌ترین بازیگر در تحولات یمن در طی یکسال گذشته نه تنها تضعیف نشده بلکه حالا می‌تواند مانور سیاسی بیشتری داشته باشد چرا که سعودی‌ها به عنوان حامی اصلی رقبا و دشمنان انصارالله با زور اسلحه هم نتوانست ورق را برگرداند و شرایط سیاسی در یمن را به قبل از اعتراضات سپتامبر 2014 که منجر به برکناری نخست وزیر شد، بازگرداند.

توان نظامی کمیته‌های مردمی هم منهدم نشد، چراکه اولاً همانطور که مصری‌ها در دهه 60 میلادی نتوانستند در پناه‌گاه‌های نیروهای زیدی نفوذ کننده سعودی‌ها نیز نتوانستند به این مهم دست پیدا کنند و تنها با بمباران پادگاه‌های ارتش یمن و مناطق مسکونی مردم بی‌دفاع و تجهیزات ارتش یمن را به سود القاعده تخریب کرد اما بی‌شک توان تسلیحاتی انصارالله همچنان پابرجاست و آینده این حقیقت را اثبات خواهد کرد.

اکنون نه تنها شمال یمن از حضور نیروهای انقلابی خالی نشده است بلکه صنعا و عدن هم در کنترل نیروهای ارتش و کمیته‌های مردمی قرار گرفته است و حملات هوایی و دریایی برای عقب راندن کمیته‌های مردمی از عدن نتیجه نداشته است جز قتل و عام مردم غیر نظامی یمن.

عملیات طوفان قاطع علاوه بر تاثیرات در یمن در داخل عربستان هم دارای تبعاتی خواهد بود، حالا دور از ذهن نخواهد بود که محمد بن سلمان وزیر دفاع جوان سعودی به سرنوشت خالد بن سلطان معاون وزیر دفاع عربستان که در سال 2009 فرماندهی عملیات زمین سوخته را برعهده داشت و به واقع پس از ناکامی آن جنگ، حالا در ساختار جدید قدرت در عربستان سعودی محو شده است.

در عرصه منطقه‌ای هم هرچند در ابتدا عربستان با ادعای حضور 10 کشور ائتلافی مصنوعی را برای ایجاد بار روانی علیه انقلابیون یمن آغاز کرد ولی این عملیات یک شکست مفتضحانه برای دیپلماسی سعودی‌ها بود، کمک‌های میلیاردی عربستان به اسلام آباد و قاهره در خلال سال‌های اخیر در روز مبادا به داد ریاض نرسید و نشان داد میان توهمات شیخ نشین‌های خلیج فارس که با دلارهای نفتی دچار بیماری توهم شده‌اند با واقعیت‌های عرصه روابط بین الملل اختلاف زیادی وجود دارد.

رفتار عربستان در قبال اسلام آباد و قاهره بی شک پس از این حمله دچار تغییر خواهد بود و البته اگر کمی منطقی هم باشند به این نتیجه می رسند که از وزورآزمایی جدید با جبهه مقاومت بپرهیزند چراکه چنین توانایی را ندارد.

در عرصه بین المللی هم آمریکا بازنده اصلی بود، چرا که دیگر ادعاهای دولت باراک اوباما برای جهان درباره مبارزه با تروریسم و ایجاد ثبات در خاورمیانه بی‌اثر شد و حمایت اطلاعاتی و لجستیکی پنتاگون از عملیات سعودی‌ها علیه نیروهای انقلابی در یمن منجر به تضعیف بیش از پیش آمریکا در خاورمیانه خواهد شد.

عملیات طوفان قاطع پایان یافت و از این پس بیش از پیش تحلیل‌ها درباره این نبرد و آثار آن منتشر خواهد شد اما یک نکته قابل توجه است که قدرت سخت عربستان نتوانست بر قدرت نرم حرکت مقاومت غلبه کند و عربستان با ماجراجویی اخیر نه تنها دماغش به خاک مالیده شد بلکه چهره ساخته شده توسط حاکمان سعودی برای خودشان به عنوان خادمین حرمین خدشه دار شد و به همه ثابت شد که سعودی‌ها همان صهیونیست‌ها هستند که به زبان عربی صحبت می‌کنند و ابایی از ریختن خون مسلمانان و اعراب ندارند.